جدول جو
جدول جو

معنی تفتین کردن - جستجوی لغت در جدول جو

تفتین کردن
(سَ دَ نَ وَ دَ)
سعایت کردن. برآغالیدن کسی را. کسی را بر علیه دیگری برانگیختن. میان دوکس دشمنی و عناد بوجود آوردن. رجوع به تفتین شود
لغت نامه دهخدا
تفتین کردن
آشوب کردن دو بهم زدن: (در میان دوستان تفتین کند)
تصویری از تفتین کردن
تصویر تفتین کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تفتین کردن
فتنه برانگیختن، فتنه انگیزی کردن، توطئه چینی کردن، دوبه هم زنی کردن، آشوب برانگیختن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَ نَ مَ دَ)
واپژوهیدن. کاویدن سخن و زمین و جز آن. تجسس. پی جویی:
هین روش برگیر و ترک ریش کن
در فنا و نیستی تفتیش کن.
مولوی.
کرا غم تخلیص من باشد و تفتیش حال من کند. (گلستان).
آشفته شو که کاکل و زلف پری رخان
تفتیش حال زار ترا موبمو کنند.
محمدرضا خان ساری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تزیین کردن
تصویر تزیین کردن
زیور کردن زینت دادن زیور کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحسین کردن
تصویر تحسین کردن
آفرین گفتن، احسنت گوئی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفریح کردن
تصویر تفریح کردن
ماژیدن شادمانی نمودن شادی کردن، گردش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفتیش کردن
تصویر تفتیش کردن
کاویدن باز رسیدن نیک جستجوکردن کاویدن تفحص کردن بازرسی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نفرین کردن
تصویر نفرین کردن
لعنت کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تامین کردن
تصویر تامین کردن
برآورده کردن، برآوردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تحسین کردن
تصویر تحسین کردن
نکوداشتن، بنیک داشتن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تعیین کردن
تصویر تعیین کردن
گماردن، گماشتن
فرهنگ واژه فارسی سره
بازرسی کردن، کاوش کردن، وارسی کردن، کاویدن، پی جویی کردن، کندوکاو کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از تفتیش کردن
تصویر تفتیش کردن
للتّفتيش
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از تفتیش کردن
تصویر تفتیش کردن
Ransack
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تفتیش کردن
تصویر تفتیش کردن
fouiller
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از تفتیش کردن
تصویر تفتیش کردن
durchsuchen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تفتیش کردن
تصویر تفتیش کردن
kuchafua
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از تفتیش کردن
تصویر تفتیش کردن
چھان بین کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از تفتیش کردن
تصویر تفتیش کردن
তল্লাশি করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از تفتیش کردن
تصویر تفتیش کردن
뒤지다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از تفتیش کردن
تصویر تفتیش کردن
talan etmek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از تفتیش کردن
تصویر تفتیش کردن
обшукувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تفتیش کردن
تصویر تفتیش کردن
荒らす
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از تفتیش کردن
تصویر تفتیش کردن
לחפש
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از تفتیش کردن
تصویر تفتیش کردن
обыскивать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تفتیش کردن
تصویر تفتیش کردن
menggeledah
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از تفتیش کردن
تصویر تفتیش کردن
ค้นหา
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از تفتیش کردن
تصویر تفتیش کردن
doorzoeken
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تفتیش کردن
تصویر تفتیش کردن
registrar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تفتیش کردن
تصویر تفتیش کردن
saccheggiare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تفتیش کردن
تصویر تفتیش کردن
vasculhar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تفتیش کردن
تصویر تفتیش کردن
翻找
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تفتیش کردن
تصویر تفتیش کردن
przeszukiwać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تفتیش کردن
تصویر تفتیش کردن
खंगालना
دیکشنری فارسی به هندی