جدول جو
جدول جو

معنی تفتین کردن - جستجوی لغت در جدول جو

تفتین کردن
آشوب کردن دو بهم زدن: (در میان دوستان تفتین کند)
تصویری از تفتین کردن
تصویر تفتین کردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تفتیش کردن
تصویر تفتیش کردن
کاویدن باز رسیدن نیک جستجوکردن کاویدن تفحص کردن بازرسی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفتیش کردن
تصویر تفتیش کردن
Ransack
دیکشنری فارسی به انگلیسی
তল্লাশি করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از تعیین کردن
تصویر تعیین کردن
گماردن، گماشتن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تحسین کردن
تصویر تحسین کردن
نکوداشتن، بنیک داشتن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تامین کردن
تصویر تامین کردن
برآورده کردن، برآوردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نفرین کردن
تصویر نفرین کردن
لعنت کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تحسین کردن
تصویر تحسین کردن
آفرین گفتن، احسنت گوئی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تزیین کردن
تصویر تزیین کردن
زیور کردن زینت دادن زیور کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفریح کردن
تصویر تفریح کردن
ماژیدن شادمانی نمودن شادی کردن، گردش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفکیک کردن
تصویر تفکیک کردن
جداکردن از هم گشودن
فرهنگ لغت هوشیار
سفرنگیدن نیکژیدن گزارش کردن بیان کردن شرح دادن، تشریح معنی و لفظ آیات قرآن
فرهنگ لغت هوشیار
جدا کردن، پراکنده کردن، کم کردن کاستن، جدایی، کاهش، کم کردن عدد کوچکتر از عدد بزرگتر کوچکتر را مفروق و بزرگتر را مفروق منه گویند، جمع تفریقات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفریط کردن
تصویر تفریط کردن
کوتاهی کردن کوتاه آمدن مقابل افراط کردن، تباه کردن ضایع ساختن
فرهنگ لغت هوشیار